بشنو

محتوای مثنوی

  • فهرست مثنوی

  • انتخاب موضوع

عنوان شعر
عنوان شعر
آدرس سایت
ملاقات پادشاه با آن ولی که در خوابش نمودند
94
دست بگشاد و کنارانش گرفت همچو عشق اندر دل و جانش گرفت
دست و پیشانیش بوسیدن گرفت وز مُقام و راه پرسیدن گرفت
پرس پرسان می‌کشیدش تا به صدر گفت: «گنجی یافتم، آخِر به صبر»
97
گفت: «ای نورِ حق و دفعِ حَرَج! معنیِ اَلصَّبرُ مِفتاحُ الفرج!
ای لقای تو جوابِ هر سوال! مشکل از تو حل شود بی قیل و قال
ترجمانی هر چه ما را در دل است دست‌گیری هر که پایش در گِل است
مَرحَبا یا مجتبی یا مرتضی! اِنْ تَغِبْ جاءَ القَضا ضَاقَ الفَضَا
انتَ مَوْلَی القَومِ مَن  لایَشتَهی قَد رَدَی  کَلّا لَئِن لَم یَنتَهِ