بشنو

محتوای مثنوی

  • فهرست مثنوی

  • انتخاب موضوع

عنوان شعر
عنوان شعر
آدرس سایت
از خداوند ولی التوفیق درخواستن توفیق رعایت ادب
78
از  خدا جوییم توفیقِ  ادب بی‌ادب محروم گشت از لطفِ رب
بی‌ادب تنها نه خود را داشت بد بلکه  آتش در همه آفاق زد
80
مائده از آسمان در می‌رسید بی شریٰ و بَیْع و بی‌ گفت و شنید
در میانِ قومِ موسی چند کس بی‌ادب گفتند: «کو سیر و عدس؟»
منقطع شد خوان و نان از آسمان ماند رنجِ  زرع و بیل و داسِ‌مان
83
باز عیسی چون شفاعت کرد، حق خوان فرستاد و غنیمت بر طَبَق
باز گستاخان ادب بگذاشتند چون گدایان زَلّه‌ها برداشتند
لابه کرده عیسی ایشان را که: «این دایم است و کم نگردد از زمین»
بد گمانی کردن و حرص آوری کفر باشد پیش خوان مهتری»
زآن گدارویانِ نادیده، ز آز آن درِ رحمت بر ایشان شد فراز
89
ابر برنآید پیِ  منعِ  زکات وز زنا افتد  وبا اندر جهات
هر چه بر تو آید از ظلمات و غم آن ز بی‌باکی و گستاخی‌ست هم
هر که بی‌باکی کند در راهِ دوست ره‌زنِ مردان شد و نامرد اوست
از ادب پُر نور گشته‌ست این فلک وز ادب معصوم و پاک آمد مَلَک
بُد ز گستاخی کسوف آفتاب شد عزازیلی ز جرات، رَدِّ  باب