بشنو

فهرست مثنویchevron_leftدفتر اولchevron_leftپادشاه و کنیزکchevron_leftعاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او

بشنوید ای دوستان این داستان خود حقیقت نَقدِ حالِ ماست آن
بود شاهی در زمانی پیش از این مُلک دنیا بودش و هم مُلکِ دین
اتفاقا شاه روزی شد سوار با خواصِ خویش از بهرِ شکار
یک کنیزک دید شه بر شاه راه شد غلامِ آن کنیزک جانِ شاه
مرغ جانش در قفص چون می‌طپید داد مال و آن کنیزک را خرید
چون خرید او را و برخوردار شد آن کنیزک از قضا بیمار شد

پادشاه داستان ما هستیم و ما بیمار هستیم.

این داستان پادشاه و کنیزک داستان نقد ما است در این دنیا.

مولانا در بیت اول این داستان می‌فرماید بشنوید ای دوستان این داستان، خود حکایت نقد حال ماست آن. این داستان نقد حال ما است در این دنیا. نقد حال انسان است در این دنیا و پادشاه بیمار است. پادشاه عاشق کنیزکی شده است که کنیزک خودش عاشق زرگر است.

پادشاه ما هستیم که در قسمتی از سفر این دنیایی خود عاشق کنیزک می شویم.کنیزک مظهر تعلقات این دنیایی ما است. مال دادیم و کنیزک را خریدیم و از قضا کنیزک بیمار شد. همه تعلقات این دنیایی همین گونه هستند و همیشه یک جای کار می‌لنگد. یک روز خر هست و پالان نیست، پالان که پیدا می‌شود دیگر خر نیست و به همین صورت همه کارهای دنیا را جستجو کن.

پادشاه برای درمان کنیزک ابتدا سراغ طبیبان این دنیا می‌رود و وقتی هیچ کاری از […]

آخرین ویرایش 11 مرداد 1400

بشنوید ای دوستان این داستان که در واقع این داستان نقد حال ماست.

بود شاهی در زمانی پیش از این ، ملک دنیا بودش و هم ملک دین. در واقع همین زمان هم شاهی هست که مالک دنیا و مالک دین است و این پادشاه هر یک از ما هستیم. ما در واقع پادشاه وجود خود هستیم و مالک دین و دنیای خود هستیم. باید که سلطنت و پادشاهی کنیم دنیای خودمان را و دین و آخرت خودمان را. ما پادشاه وجود خودمان هستیم و همه مسایلی که در دنیای ما اتفاق می افتد و همه مسایلی که در دنیای دیگری اتفاق خواهد افتاد یک مسوول بیشتر ندارد و آن خود ما هستیم.

باید بدانی که تو پادشاه وجود خودت هستی و مالک همه مسایل دنیایی و دینی خودت هستی.

این پادشاه در سفری که در این دنیا دارد اتفاقا کنیزکی در راه می بیند و عاشق آن کنیزک می‌شود.

کنیزک هر گونه تعلقی […]

آخرین ویرایش 11 مرداد 1400

شخصیت ‌های داستان اشاره به که دارد؟

شاه : ما هستیم که عاشق کنیزک می شویم ؟

کنیزک: کنیزک آیا همه تعلقات این دنیایی است که ما این تعلقات را جایی سر راه می بینیم و عاشق آن می شویم و غلام این تعلقات دنیایی خود هستیم؟

هر کسی تعلقات خاص خودش را دارد. تحصیلات، مقام، موقعیت، ثروت، و حتی همان عشق به یک زن همه اینها نمود کنیزک هستند؟ کنیزک آیا مظهر همه تعلقات دنیایی ماست؟ آیا در واقع کنیزک نماد نفس ما است؟ آمده است تا در خدمت ما باشد ولی در واقع این ما هستیم که در خدمت دنیا و در خدمت خواست های دنیایی نفس‌مان شده‌ایم؟ قرار بود کنیزک به ما خدمت کند ولی چون دل به کنیزک دنیایی دادیم و ما در خدمت کنیزک در آمده ایم؟

آخرین ویرایش 1 اسفند 1400