بشنو

فهرست مثنویchevron_leftدفتر اولchevron_leftپادشاه جهودchevron_leftقصه دیدن خلیفه لیلی را

کَیفَ مَدَّ الظِّلَّ، نقش اولیاست کو دلیل نور خورشید خداست
اندر این وادی مرو بی این دلیل «لا اُحِبُّ الآفِلین» گو، چون خلیل
رو ز سایه آفتابی را بیاب دامن شه شمس تبریزی بتاب
ره ندانی جانب این سور و عُرس از ضیاءُ الحق حسام‌الدّین بپرس
عَلَیْهِ دَلِیلاً

رهنمون به آن. بیانگر آن. اشاره به این است که خورشید شناساننده تاریکی است، چرا که ضدّ به ضدّ شناخته می‌شود. «ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلاً»: این جمله عطف بر جمله (مَدَّ الظِّلَّ) است، و (وَ لَوْ شَآءَ رَبُّکَ لَجَعَلَهُ سَاکِناً) میان آنها جمله معترضه است.

مَدَّ الظِّلَّ

سایه را همه جا گسترده است

سور و عُرس

میهمانی شام

لا اُحِبُّ الآفِلین

غروب کنندگان را دوست ندارم

کَیفَ مَدَّ الظِّلَّ

چگونه سایه را گسترده است

کَیفَ مَدَّ الظِّلَّ:

چگونه سایه را گسترده است

ـ
بخشی از آیه ۴۵ سوره فرقان است با این مفهوم که آیا نمی‌بینی رب تو چگونه سایه را گسترده است. اینجا مولانا «سایه‌ای که گسترده شده است» را نقش اولیای خدا معرفی می‌کند. همانگونه که سایه دلیل نور خورشید است اولیا هم دلیل یا راهنما به سوی نور خداوند هستند همانگونه که در بیت بعد هم می‌گوید: «اندر این وادی مرو بی این دلیل» و در ادامه هم می‌گوید: «رو ز سایه آفتابی را بیاب» و «دامن شه شمس تبریزی بتاب». بنابراین عبارت «کیف مد الظل» و سایه‌ای که گسترده شده است را مولانا معادل «سایه یزدان» و «نقش اولیاء» و «دلیل راه» و «نور خورشید خدا» و «سایه‌ای که آفتاب را می‌نمایاند» و «بندهٔ خدا» که «مرده این عالم و زنده خدا شده است» و معادل «مردان حق» که باید «خاک زیر پای ایشان باشی» گرفته است.
لا اُحِبُّ الآفِلین:

غروب کنندگان را دوست ندارم

ـ
بخشی از آیه ۷۶ سوره انعام است
سور و عُرس:

میهمانی شام

ـ

سور به معنی شام و عُرس به معنی طعامی که در میهمانی می‌دهند. میهمانی که بعد از آوردن عروس به خانه‏ داماد بر پا کنند

مَدَّ الظِّلَّ:

سایه را همه جا گسترده است

ـ

اشاره به این است که سایه گاهی بر قسمت شرقی و گاهی بر قسمت جنوبی کره زمین می‌افتد، و بر اثر گردش زمین به دور خود، شب و روز تولید می‌گردد و سایه و روشنی همه جا را به نوبه فرا می‌گیرند، و بر اثر گردش زمین به دور خورشید، فصول چهارگانه تشکیل، و قطب شمال و قطب جنوب هم مانند سایر نقاط زمین به طور متناوب از نور و سایه برخوردار می‌شوند.

عَلَیْهِ دَلِیلاً:

رهنمون به آن. بیانگر آن. اشاره به این است که خورشید شناساننده تاریکی است، چرا که ضدّ به ضدّ شناخته می‌شود. «ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلاً»: این جمله عطف بر جمله (مَدَّ الظِّلَّ) است، و (وَ لَوْ شَآءَ رَبُّکَ لَجَعَلَهُ سَاکِناً) میان آنها جمله معترضه است.

فارسی روان اینجا وارد شود

در این آیه آمده است که خداوند سایه خودش را در زمین می‌گستراند و این سایه دلیل آفتاب است و سپس آن را به سوی خودش جمع می‌کند. آیا می‌توان این آیه را از نگاه مولانا اینگونه تفسیر کرد که: «خداوند سایه خود را در زمین می‌گستراند یعنی خداوند از طریق اولیای خودش در زمین سایه می‌گستراند و این اولیای الهی دلیل بر آفتاب هستند و راهنمای ما به سوی خداوند هستند و سپس به تدریج سایه را به سوی خودش جمع می‌کند یعنی اولیای خودش را نزد خودش باز می‌گرداند؟ اولیایی که چون سایه آفتاب به سوی زمین گسترده می‌شوند و سپس دوباره خداوند ایشان را به سوی خودش جمع می‌کند. (قبضا یسیرا)

همانگونه که نور خورشید در همه جا و در هر خانه‌ای هست آیا می‌توان گفت خداوند از طریق اولیای خودش در هر خانه‌ای و در هر دلی سایه انداخته است و این را تفسیری بر عبارت: «کیف […]

آخرین ویرایش 2 اسفند 1400

این چند بیت گویی قلب داستان «پادشاه جهود» است که نصرانیان را می‌کُشت از بهر تعصب! چرا که آنهمه که از «موش دزد» و «دزد لئیم» و «شکار سایه» و از «اصحاب کهف» که «پهلوی تو پیش تو هست این زمان» گفتیم و از «حال عارف» گفتیم که بی‌خواب هم چنین است که خفته است «از احوال دنیا روز و شب» و خودش را «چون قلم در پنجه تقلیب رب» می‌داند و همه این چیزها که گفتیم رسیدیم به اینجا که مولانا بگوید «کیف مد الظل» نقش اولیاست و این اولیاء هستند که دلیل نور خورشید خداوند هستند و بعد مولانا برایمان بگوید که: «اندر این وادی مرو به این دلیل» و از «سایه آفتابی را بیاب» و از طریق سایهٔ اولیاء آفتاب را جستجو کن و برسیم به اینجا که بگوید «دامن شه شمس تبریزی بتاب» و در پایان این بخش بگوید که: «خاک شو مردان حق را زیر […]

آخرین ویرایش 2 اسفند 1400

أَلَمْ تَرَ إِلى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ

وَ لَوْ شاءَ لَجَعَلَهُ ساكِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَليلاً

آیا به رب خودت نمی‌نگری که چگونه سایه را گسترده است؟ و اگر می‌خواست آن را ساکن قرار می‌داد، سپس شمس را دلیلی بر آن قرار دادیم. سپس تدریجا آن سایه را به سوی خودمان جمع می‌کنیم.

 

پیرو ایه قبل این روایت از امام کاظم (ع) نقل شده است:

قبل از طلوع آفتاب تمام بهشت در سایه‌ای گسترده است و این آیه‌ اشاره به آن است: أَ لَمْ تَرَ إِلی رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ

 

امام کاظم (ع) به‌طور ناشناس درحالی‌که از حکومت وقت گریزان بود، وارد یکی از دهات شام شد، به در غاری که در آنجا راهبی بود، و هر سال یک روز پیروان خود را موعظه می‌کرد، رسید همین‌که چشم راهب به امام کاظم افتاد هیبتی از آن آقا بر دل او وارد شد، و گفت: «شما غریب هستید»؟ فرمود: «آری». گفت: «از ملّت ما […]

آخرین ویرایش 18 بهمن 1400

فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ ٱلَّيْلُ رَءَا كَوْكَبًا قَالَ هَـٰذَا رَبِّى فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لَآ أُحِبُّ ٱلْـَٔافِلِينَ

پس هنگامی که شب او را فراگرفت ستاره‌ای دید و گفت: «این رب من است» و چون غروب کرد گفت: «غروب کنندگان را دوست ندارم»

 

آخرین ویرایش 18 بهمن 1400