بشنو

فهرست مثنویchevron_leftدفتر اولchevron_leftپادشاه جهودchevron_leftداستان آن پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشت از بهر تعصب

خشم و شهوت مرد را احول کند ز استقامت روح را مُبدَل کند
چون غرض آمد، هنر پوشیده شد صد حجاب از دل به سوی دیده شد
چون دهد قاضی به دل رشوت قرار کی شناسد ظالم از مظلوم زار؟
شاه از حقدِ جهودانه چنان گشت احول، کالْاَمان، یا رب امان
صد هزاران مومن مظلوم کشت که: «پناهم دین موسی را و پشت»