بشنو

فهرست مثنویchevron_leftدفتر اولchevron_leftطوطی بقالchevron_leftحکایت بقال و روغن ریختن طوطی در دُکان

هر دو گون زنبور، خوردند از محل لیک شد ز آن نیش و زین دیگر عسل
هر دو گون آهو، گیا خوردند و آب زین یکی سرگین شد و ز آن مُشکِ ناب
هر دو نَی خوردند از یک آبخَور این یکی خالی، و آن پر از شکَر
صد هزاران اینچنین اَشباه بین فرق‌شان هفتاد ساله راه بین
این خورَد گردد پلیدی زاو جدا آن خورَد، گردد همه نورِ خدا
این خورَد، زاید همه بُخل و حسد وآن خورَد،  زاید  همه  نورِ  احد
این زمینِ پاک و آن شوره‌ست و بد این فرشته‌ی پاک و آن دیو است و دَد
هر دو صورت گر به هم مانَد رواست آبِ تلخ و آبِ  شیرین  را  صفاست
جز که صاحب ذوق که شْناسد؟ بیاب او شناسد آبِ خوش از شوره آب