بشنو

فهرست مثنویchevron_leftدفتر اولchevron_leftپادشاه و کنیزکchevron_leftبیان آن که کشتن و زهر دادن مرد زرگر به اشارت الهی بود

همچو اسماعیل پیشش سر بنه شاد و خندان پیش تیغش جان بده
تا بماند جانْت خندان تا ابد همچو جان پاک احمد  با   احد
عاشقان آن گه شراب جان کَشند که به دست خویش خوبانشان کُشند
شاه آن خون از پی شهوت نکرد تو  رها  کن بدگمانی و  نبرد
تو گمان بردی که کرد آلودگی در صفا، غِش کی هلد پالودگی؟
بهر آن است این ریاضت وین جفا تا  برآرد کوره  از  نقره  جُفا
بهر آن است امتحان نیک و بد تا بجوشد، بر سر آرد زر  زبد
گر نبودی کارش الهام اله او سگی بودی دراننده،  نه شاه
پاک بود از شهوت و حرص و هوا نیک کرد او، لیک نیکِ  بدنما