بشنو

فهرست مثنویchevron_leftدفتر اولchevron_leftپادشاه و کنیزکchevron_leftبردن پادشاه آن طبیب را بر سر بیمار تا حال او را ببیند

گفتمش: « پوشیده خوشتر سِرِّ  یار خود تو در ضمنِ حکایت گوش دار
خوشتر آن باشد که سِرِّ دلبران گفته آید در حدیثِ  دیگران »
گفت: «مکشوف و برهنه، بی غُلول بازگو دفعم مده ای بوالفضول!
پرده بردار و برهنه گو که من می‌نخسبم با صنم با پیرهن»