بشنو

فهرست مثنویchevron_leftدفتر اولchevron_leftمقدمهchevron_leftادامه مقدمه

هر که را جامه ز عشقی چاک شد او ز حرص و عیبْ کلّی پاک شد
شاد باش ای عشقِ خوش سودای ما ای طبیب جمله علّت‌های ما
ای دوای نَخوت و ناموسِ ما ای تو افلاطون و جالینوسِ ما
جالینوسِ

جالینوس در اینجا به عنوان مظهر طبیب جسمانی آورده شده است

افلاطون

افلاطون در اینجا به عنوان مظهر طبیب روحانی آورده شده است

نَخوت و ناموسِ

خودبینی و خودنمایی

علّت‌

درد و بیماری

عشقِ خوش سودا

عشق مبارک، سودا نوعی بیماری است

عشقِ خوش سودا:

عشق مبارک، سودا نوعی بیماری است

ـ

سودا: یکی از مزاج‌های چهارگانه انسان است. صفرا، سودا، خون و بلغم. در طب قدیم عدم تعادل هر یک از این اخلاط را موجب یک بیماری می دانسته‌اند. عدم تعادل عصبی و خیالبافی و عاشقی را یک پدیده سودایی می‌دانسته‌اند.

عشق خوش سودا: اگر چه سودایی در طب قدیم یک بیماری عصبی و خیالبافی و عاشقی بوده است ولی مولانا می‌گوید این عشقی که من از آن صحبت می‌کنم عشقی خوش سودا است و باید شاد بود از چنین عشقی که طبیب همه دردهای ما است.

علّت‌:

درد و بیماری

ـ
نَخوت و ناموسِ:

خودبینی و خودنمایی

ـ

نَخوت: خود پرستی و خودبینی است. باد دماغ است.

ناموس: در اصل به معنی دین و قانون است. در زبان صوفیان غالبا به معنای شهرت و آوازه‌ای به کار رفته که صاحب آن شایستگی آن را ندارد و در واقع خودشناسی حاصل از ریاکاری است. اصل کلمه یونانی و به معنی عادت و شریعت است.

نخوت و ناموس: خودبینی و خودنمایی

 

افلاطون:

افلاطون در اینجا به عنوان مظهر طبیب روحانی آورده شده است

ـ
جالینوسِ:

جالینوس در اینجا به عنوان مظهر طبیب جسمانی آورده شده است

ـ

مولانا معتقد است که عشق درمان کننده هر عیب و حرصی است و می‌گوید هر کس از عشقی جامه چاک شود، او از هر حرص و عیبی پاک می‌شود. عشق از نظر مولانا شفای همه بیماری‌های درونی ما است و اولین داستان مثنوی پس از این مقدمه کوتاه هم داستان یک عشق خواهد پرداخت.

شاید بتوان گفت کل کتاب مثنوی داستان عشق است و عشقی که مولانا در سراسر این کتاب آن را تشریح خواهد کرد طبیب جمله علت‌ها و درمان کننده همه دردهای بشر است.

این عشق خوش سودا از نظر مولانا طبیب همه دردها و بیماری‌های ماست. این عشق دوای خودبینی و خودنمایی ماست و درمان همه بیماری‌های جسمی و روانی ماست.

آخرین ویرایش 11 مرداد 1400