بشنو

فهرست مثنویchevron_leftدفتر اولchevron_leftپادشاه و کنیزکchevron_leftبردن پادشاه آن طبیب را بر سر بیمار تا حال او را ببیند

قالَ: « اَطْعِمنی!  فَاِنّی  جایعُ وَاعْتَجِل! فالوَقتُ سَیفُ قاطِعُ
صوفی ابن الوقت باشد ای رفیق! نیست فردا گفتن از شرطِ طریق
تو مگر خود مردِ صوفی نیستی؟ هست را از نسیه خیزد نیستی »