بشنو

فهرست مثنویchevron_leftدفتر اولchevron_leftپادشاه و کنیزکchevron_leftبردن پادشاه آن طبیب را بر سر بیمار تا حال او را ببیند

خود غریبی در جهان چون شمس نیست شمسِ جان باقیی کِش اَمْس نیست
شمس در خارج اگر چه هست فرد می‌توان هم مثلِ او تصویر کرد
شمسِ جان کاو خارج آمد از اثیر نَبْوَدَش در ذهن و در خارج نظیر
در تصوّر ذات او را  گُنج  کو؟ تا در  آید در تصوّر مثلِ او؟