بشنو

فهرست مثنویchevron_leftدفتر اولchevron_leftپادشاه و کنیزکchevron_leftدریافتن آن ولی رنج را و عرض کردن رنج او را پیش شاه

بعد از آن برخاست و عزمِ شاه کرد شاه را زآن شمه‌ای آگاه کرد
گفت: «تدبیر آن بُوَد کآن مرد را حاضر آریم از پیِ این درد را
مردِ زرگر را بخوان زآن شهرِ دور با زر و خلعت بده او را غرور»
چون که سلطان از حکیم آن را شنید پندِ او را از دل و جان برگزید